یه عده هستن وقتی ازشون آدرس میپرسی
پریشون اطرافشون رو نگا میکنن
اول ببینن خودشون کجان
تا حالا دقت کردین که از لحاظ علمی تنفس انسان در حقیقت در سطح اندام تا داخل سلول یک آتش و احتراق کاملا علمی و کنترل شدس؟
تا حالا به این موضوع فکر کردین که اگر روی چای که خوردیم دوباره چای بریزید تفاله ها هر بار بیشتر ته استکان باقی می مونه . غذا خوردن و رسوب مواد و سموم هم در بدن دقیقا همین مدله و مثلا شاید این مثال خیلی زیبا و برازنده نباشه اما وقتی آدم سرکه سیب می خوره دقیقا در حالت کلی مثل جرم گیر لوله فاضلاب چربی ها و قندها و سموم به حالت و نوعی دیگر تمیز می شن و میشه نوعی نگاه فلسفی بهش کرد
یه روز یه استاد فلسفه از شاگردانش به عنوان آزمون از شاگردانش یک صندلی وسط کلاس میگذارد و می گوید اثبات کنید که صندلی اینجا وجود ندارد. همگی صفحه ها در مورد عدم وجود صندلی نوشتند اما فقط استاد به یک نفر نمره داد . کسی که نوشت کدام صندلی؟
یک سوال اساسی مطرح است که آیا با ذهن محدود بشری می توان یک موجود لایتنهایی خود آی را شناخت یا بهتر بگویم خودمان خلقش کنیم و برایش تعیین تکلیف کنیم یا در حقیقت باید دعا کنیم که ای خداوند حی و قادر خودت را به ما بشناس؟!